کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

نصایح دینی

قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى 14 کیمیای زندگیمان سلام امروز خبلی دلم گرفته بخاطر اون ضربه ای که تو خوردی کلی غصه خوردم یک کمی آرامتر قدم بردار کمی رعایت کن که نه خودت اذیت بشی نه مامان تو اون شهر غریب .......... امشب رفتم سراغ دفتری که گاهی برای آجی فاطمه یادبودهایی مینویسم به مطلب جالبی برخوردم حیفم آمد که برایت ننویسم آخه تا زمانی که تو بزرگ بشی وبتونی اینارو بخونی ادم چه میدونه از آینده ش که خدا چی براش رقم زده نوشته بودم :قد افلح من تزکی. سوره اعلی آیه ١٤ رستگار شد آن کس که خودرا پاک گردانید حال شرایط رستگاران چه هست برات میگم که در آینده عمل کنی نماز اول وقت.تلاوت واندیشیدن در قرآت.عباذت سحرگاهی .دائم الوضو بودن.توبه واستغفار.ذ...
9 آبان 1390

امروز سردلم داغ شد اصلا آتیش گرفت

سلام عسل من امروز وقتی زنگ زدم که باتو صحبت کنم وقتی شنیدم که خوابی اونم ساعت 11صبح جای بسی تعجب ! که این بی موقع خوابیدنت نگرانم کرد که فهمیدم بعلللللللللللله خانم خانما رفته خونه عمه مائده ودختر عمه جون شیطون بلا شمارو از روی تخت هل داده وشما نازنین دختر دستت مویه کرده وبالاخره درد سر ندم که دستتو گچ گرفتند آخه وقتی میگم دلم آتیش گرفت راست گفتم آخه یک دختر سه ساله................................؟ وای........   وسرشب که مجددا زنگ زدم حوصله ی حرف زدن نداشتی قربون دختر نازنین وصبور که به من میگی نه درد نداره ولی نمیتونستی حرف بزنی معلوم بود که فقط داری درد میکشی وازترس اینکه دوباره به دکتر نبرنت صبوری میکنی ...
8 آبان 1390

فرشته ی زندگی ما .....کیمیاجونییییییییییییییییییییییییییییی

کیمیا نفس باباوعزیزمامان  امروز که برایت این مطلب را می نگارم   خدارابرای هدیه تو به ما شاکرم که فرزندسالمی داریم ودعا میکنم که فرزند صالحی هم باشی انشاالله..... بخشی از تربیت فرزند در ذات خود اوست وبخشی را نیز کسب میکند چه در خانواده چه در اجتماع ومن از این موضوع بسیار خرسندم که من و مادرت سعی مان براین بوده که در زمان حمل تو رعایت تمام جوانب را کرده باشیم دروغ نه بگوییم نه بشنویم حتی در مورد غیبت و...و...و... تمام اینهارا رعایت کردیم که خوانده بودیم همه ی این مسائل در آینده بر روی تو اثرگذار است تامیتوانستیم با صوت قرآت تورا به ثمر برسانیم در خورد...
4 آبان 1390

پدرمن ..............مادر من......................

پدرم شما اولین مرد زندگی من هستید شمارا خیلی دوست دارم چون شما من را دوست میدارید وبرایم زحمت میکشید وبرای آینده ام برنامه ریزی مثبتی داریدازشما میخواهم همیشه در کنارم باشید ودر همه امور من شرکت داشته باشید همینطور که به مادرم احترام می گذارید واورا تحسین میکنید من نیز می آموزم که مادر چراغ وروشنی بخش خانه است قدر تک تک لحظاتی که باهم هستیم را باید بدانیم هرروز برایم دعا کنید قهرمان زندگی من ومامان شمایید دوستتان داریم قهرمان زندگیمان       واما شما مادرم .............من نیز از شما آموخته ام که پدر نور چشمان ماست باید سخت احترامشان کنم همانطور که ...
4 آبان 1390